فیض کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 886

1. حبیبی انت ذو من وجودی

2. فلا تبخل علینا بالرفودی

3. ؟؟ ما را وعدهای وصل دادی

4. فئی یا مونسی تلک الوعودی

5. شب یلدای هجران کشت ما را

6. الا ایام وصل الحب عودی

7. نه صبر از خدمت تو میتوان کرد

8. و لا فی الخدمهٔ امکان الورودی

9. و فی قلبی جوی من حب حب

10. کنار اضرمت ذات الوقودی

11. گر آبی میزنی بر آتش ما

12. تلطف لا الی حد الحمودی

13. بهشت عدن خواهی عاشقی کن

14. فان العشق جنات الخلودی

15. عهود عشق را مگذار ای فیض

16. نه حق فرمود اوفوا بالعقودی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چون ترک من سپاه حبش بر ختن زند
* از مشک سوده سلسله بر نسترن زند
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* به شب در باغ گویی گل چراغ باغبانستی
* ستاک نسترن گویی بت لاغر میانستی
شعر کامل
فرخی سیستانی
* جز از گوی و میدان نبودیش کار
* گهی زخم چوگان و گاهی شکار
شعر کامل
فردوسی