فیض کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 898

1. رو بر در تو آریم رانی و گر نوازی

2. جز تو کسی نداریم سازی و گر نسازی

3. ای چاره ساز هر چند سازی تو چاره ما

4. دیگر بتو گرائیم از بهر چاره سازی

5. از تو شویم‌آباد وز تو شویم ویران

6. شرمنده‌ایم تا کی ویران کنیم و سازی

7. خواهد دلم بهر دم جانی کند فدایت

8. کو جان بی‌نهایت عمری بدین درازی

9. تا چند شویم از خود آلایش هوسها

10. یارب لباس تقوی کی میشود نمازی

11. هرکس گرفته یاری ما و خیال جانان

12. هر کس بفکر کاری مائیم و عشقبازی

13. چون رو نهد بمیدان در کف گرفته چوگان

14. از ما فکندن سر از دوست گوی بازی

15. بر پای او نهد سر جویای سر بلندی

16. بر خاک او نهد رو خواهان سر فرازی

17. عمر دراز باید تا صرف عشق گردد

18. برفیض مرحمت کن یا رب بجان درازی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هیچ دانی که چرا پسته چنان می‌خندد
* زانکه گفتم که بدان پسته دهن می‌مانی
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* هر دم از روی تو نقشی زندم راه خیال
* با که گویم که در این پرده چه‌ها می‌بینم
شعر کامل
حافظ
* وقت طرب خوش یافتم آن دلبر طناز را
* ساقی بیار آن جام می مطرب بزن آن ساز را
شعر کامل
سعدی