غزل شمارهٔ 900
1. پیدای توام ز من چه پرسی
2. شیدای توام ز من چه پرسی
3. در دل پیوسته جای داری
4. مأوای توام ز من چه پرسی
5. از سر تا پای صنعت تو است
6. انشای توام ز من چه پرسی
7. سر همه مو بموی دانی
8. رسوای توام ز من چه پرسی
9. گفتی که چه گفتی و چه کردی
10. مثوای توام ز من چه پرسی
11. گفتی که بدی تو یا نکوئی
12. کالای توام ز من چه پرسی
13. آنرا شنوی که خود دمیدی
14. من نای توام ز من چه پرسی
15. جانم صدف و تو گوهر آن
16. دریای توام ز من چه پرسی
17. بر تو پنهانم آشکار است
18. صحرای توام ز من چه پرسی
19. فردا چه دهم حساب امروز
20. فردای توام ز من چه پرسی
21. از من ناید جز آنچه خواهی
22. بر رای توام ز من چه پرسی
23. اوصاف تو راست فیض مظهر
24. سیمای توام ز من چه پرسی
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده