فروغی بسطامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 103

1. کیفیتی که دیدم از آن چشم نیم مست

2. با صدهزار جام نیارد کسی به دست

3. یک جسم ناتوان ز سر راه او نخاست

4. یک صید نیم‌جان ز کمین‌گاه او نجست

5. کو آن دلی که نرگس فتان او نبرد

6. کو سینه‌ای که خنجر مژگان او نخست

7. جز یاد او امید بریدم ز هر چه بود

8. جز روی او کناره گرفتم ز هر که هست

9. از من دویی مجوی که یک بینم از ازل

10. وز من ادب مخواه که سرمستم از الست

11. منت خدای را که ز هر سو به روی من

12. در باز شد ز همت رندان می‌پرست

13. با من مگو که بهر چه دیوانه گشته‌ای

14. با آن پری بگوی که زنجیر من گسست

15. پهلو زند به شه‌پر جبرییل ناوکی

16. کز شست او رها شد و بر جان من نشست

17. زلف گره‌گشای تو پیوند من برید

18. چشم درست‌کار تو پیمان من شکست

19. از جعد سر بلند تو یک قوم دستگیر

20. وز عنبری کمند تو یک جمع پای بست

21. سرو بلند من ننهد پا فروغیا

22. بر فرق آن کسی که نگردد چو خاک پست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* می شوند از سرد مهری دوستان از هم جدا
* برگها را می کند باد خزان از هم جدا
شعر کامل
صائب تبریزی
* عشق چو دل را به سوی خویش خواند
* دل ز همه خلق رمیدن گرفت
شعر کامل
مولوی
* من از بیگانگان دیگر ننالم
* که با من هر چه کرد آن آشنا کرد
شعر کامل
حافظ