فروغی بسطامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 166

1. کسی ز فتنهٔ آخر زمان خبر دارد

2. که زلف و کاکل و چشم تو در نظر دارد

3. نه دیده از رخ خوب تو می‌توان برداشت

4. نه آه سوختگان در دلت اثر دارد

5. نه دل از طره خم برخمت توان برکند

6. نه شام تیره هجران ز پی سحر دارد

7. ز سحر نرگس جادوی تو عیانم شد

8. که فتنه‌های نهانی به زیر سر دارد

9. هزار نشه فزون دیده‌ام ز هر چشمی

10. ولی نگاه تو کیفیت دگر دارد

11. ز ابروان تو پیوسته می‌تپد دل من

12. که از مژه به کمان تیر کارگر دارد

13. حدیث سوختگانت به لاله باید گفت

14. کز آتش ستمت داغ بر جگر دارد

15. سری به عالم عشقت قدم تواند زد

16. که پیش تیغ بلا سینه را سپر دارد

17. برغم غیر مکش دم به دم فروغی را

18. که مهرت از همه آفاق بیشتر دارد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* از دل خونشده ماست نگارین پایش
* چون ازان زلف برون شانه شمشاد آید؟
شعر کامل
صائب تبریزی
* نظر چگونه بدوزم؟ که بهر دیدن دوست
* ز خاک من همه نرگس دمد به جای گیاه
شعر کامل
رودکی
* عارف گوینده بگو تا که دعای تو کنم
* چونک خوش و مست شوم هر سحری وقت دعا
شعر کامل
مولوی