فروغی بسطامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 168

1. آن که یک ذره غمت در دل پر غم دارد

2. اگر انصاف دهد عیش دو عالم دارد

3. دیده با قد تو کی سایه طوبی جوید

4. سینه با داغ تو کی خواهش مرهم دارد

5. کم و بیش آن که به دو چشم ترحم دای

6. هرگز اندیشه نه از بیش و نه از کم دارد

7. عاقلی کز شکن زلف تو دیوانه شود

8. سر این سلسله باید که محکم دارد

9. آن که کام از لب شیرین تو خواهد، باید

10. نیش را بر قدح نوش مقدم دارد

11. من سودا زدهٔ جمعم ز پریشانی دل

12. کاین پریشانی از آن طرهٔ پر خم دارد

13. شاکرم شاکر اگر زهر پیاپی بخشد

14. خوش‌دلم خوش‌دل اگر نیش دمادم دارد

15. گر مکرر سخن تلخ بگوید معشوق

16. عاشق آن است که این نکته مسلم دارد

17. یارب از هیچ غمی خاطرت آزرده مباد

18. که فروغی ز غمت خاطر خرم دارد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مرا به گور سپاری مگو وداع وداع
* که گور پرده جمعیت جنان باشد
شعر کامل
مولوی
* غافل از مور مشو گرچه سلیمان باشی
* که ز هر ذره به درگاه خدا راه بود
شعر کامل
صائب تبریزی
* اگر چه خواب یوسف رابه بند انداخت ،درآخر
* همان ازمحنت زندان برون آوردتعبیرش
شعر کامل
صائب تبریزی