فروغی بسطامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 18

1. طالب جانان به جان خریده الم را

2. عاشق صادق کرم شمرده ستم را

3. صف زده مژگان چشم خیمه نشینی

4. از پی قتلم کشیده خیل حشم را

5. قبلهٔ خود ساختم بتی که جمالش

6. پرده نشین ساخت صد هزار صنم را

7. خرمی شادی فزا که مایهٔ مستی است

8. هیچ دوایی نکرده چارهٔ غم را

9. کشتهٔ شاهی شدم به جرم محبت

10. کز خم ابرو کشید تیغ دو دم را

11. برمه رویش تعشقی است نگه را

12. بر سر کویش تعلقی است قدم را

13. چشم تو هر جا که جام باده چشاند

14. مست فشاند به خاک ساغر جم را

15. وه که به عهد میان و دور دهانت

16. جمع به هم کرده‌ای وجود و عدم را

17. دوش گشودی به چهره زلف شب آسا

18. شرح نمودی حدیث نور و ظلم را

19. گر گل روی تو از نقاب برآید

20. کس نستاند به هیچ باغ ارم را

21. گر مددی از مداد زلف تو باشد

22. نطق فروغی دهد زبان قلم را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* همراه من مباش که غیرت برند خلق
* در دست مفلسی چو ببینند گوهری
شعر کامل
سعدی
* دل شیر دارد تن ژنده پیل
* نهنگان برآرد ز دریای نیل
شعر کامل
فردوسی
* کهربا رنگ آمد اندر بیشهٔ قهرت بقم
* ارغوان رنگ آمد اندر باغ انصافت زریر
شعر کامل
انوری