فروغی بسطامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 217

1. ای بندهٔ بالای تو زرین کمری چند

2. منت کش خاک قدمت تاجوری چند

3. سر منزل عشاق تو جا نیست که آن جا

4. بالای هم افتاده تنی چند و سری چند

5. هم از سر عشاق و هم از سینهٔ مشتاق

6. عشق از پی شمشیر تو دارد سپری چند

7. بر روی کسی بخت گشاید در دولت

8. کو منظر زیبای تو بیند نظری چند

9. مست آمدم از میکدهٔ عشق تو بیرون

10. تا واقف از این نکته شود بی خبری چند

11. تا بر غم روی تو گشادم در دل را

12. بر روی من از عیش گشادند دری چند

13. فریاد که شد از دل سنگین تو نومید

14. آهی که در آن بود امید اثری چند

15. یا تلخ مکن کام من از زهر تغافل

16. یا آن که بیار از لب شیرین شکری چند

17. اکنون که تر و خشک جهان قسمت برق است

18. آن به که فراهم نکنی خشک و تری چند

19. بیداد بتان خون مرا ریخت فروغی

20. افغان که شدم کشتهٔ بیدادگری چند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* پنجهٔ تاک ز سرمای سحر می‌لرزد
* لاله از بهر همین کرده فروزان منقل
شعر کامل
وحشی بافقی
* چنان برخاستم از جا مشوش
* که برخیزد سپند از روی آتش
شعر کامل
محتشم کاشانی
* مکن بد که بد بینی از یار نیک
* نیاید ز تخم بدی بار نیک
شعر کامل
سعدی