فروغی بسطامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 287

1. گر هلاک من است عنوانش

2. سر نپیچم ز خط فرمانش

3. مرد میدان عشق دانی کیست

4. آن که اندیشه نیست از جانش

5. کس به میدان عشق روی نکرد

6. که نکردند تیربارانش

7. آرزومند مجلس سلطان

8. صبر باید به جور درمانش

9. هیچ تیغی جدا نگرداند

10. دست امید من ز دامانش

11. مردم از فتنه ایمنی جویند

12. من و آشوب چشم فتانش

13. زاهد و گیسوان حورالعین

14. من و زلفین عنبرافشانش

15. تشنهٔ لعل او کجا باشد

16. التفاتی به آب حیوانش

17. که داری سر مسلمانی

18. بگذر از چشم نامسلمانش

19. هست درمان برای هر دردی

20. من و دردی که نیست درمانش

21. واقف از حالت فروغی کیست

22. آن که افتد ز چشم جانانش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عاشقان زمره ارباب امانت باشند
* لاجرم چشم گهربار همان است که بود
شعر کامل
حافظ
* من تو را مشغول می‌کردم دلا
* یاد آن افسانه کردی عاقبت
شعر کامل
مولوی
* فارغی از قدر جوانی که چیست
* تا نشوی پیر ندانی که چیست
شعر کامل
نظامی