فروغی بسطامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 406

1. یا که دندان طمع را از لب جانان بکن

2. یا تمام عمر از این حسرت به سختی جان بکن

3. یا به رسوایی قدم بگذار در بازار عشق

4. یا همی چشم از جمال یوسف کنعان بکن

5. یا سر هر کوچه‌ای دیوانگی را پیشه‌کن

6. یا دل از زنجیر آن زلف عبیر افشان بکن

7. یا به خاطر دم بدم آشفتگی را راه ده

8. یا تعلق مو به مو زان طرهٔ پیچان بکن

9. یا به زخم سینهٔ فرسوده‌ات آسوده باش

10. یا ز دل پیکان آن ترک سیه مژگان بکن

11. یا سر خار ستم را بر دل خونین نشان

12. یا سراسر خیمه را از دامن بستان بکن

13. یا بیایی بر در می‌خانه تا ممکن شود

14. یا لوای عیش را از عالم امکان بکن

15. یا می گلفام را در ساغر از مینا بریز

16. یا غم ایام را یک باره از بنیان بکن

17. یا چو خضر از روی بینش پای در ظلمت گذار

18. یا چو اسکندر دل از سرچشمهٔ حیوان بکن

19. یا حدیث عقل بشنو یا بیا دیوانه شو

20. یا چو اسکندر دل از سرچشمهٔ حیوان بکن

21. یا فروغی مدح سلطان ناصرالدین ثبت کن

22. یا نهاد شعر را از صفحه دیوان بکن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ترسم دلش برنجد از من و گر نه هر شب
* صد ناله می‌فرستم با باد بامدادی
شعر کامل
فروغی بسطامی
* صاف چون آیینه می باید شدن با خوب و زشت
* هیچ چیز از هیچ کس در دل نمی باید گرفت
شعر کامل
صائب تبریزی
* افسر سلطان گل پیدا شد از طرف چمن
* مقدمش یا رب مبارک باد بر سرو و سمن
شعر کامل
حافظ