فروغی بسطامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 434

1. ای فتنه دست پرور چشم سیاه تو

2. اهل نظر نشانهٔ تیر نگاه تو

3. دانی کدام سال سرآید به فرخی

4. سالی که بگذرد به رخ هم چو ماه تو

5. من آشنات دانم و تو غیر خوانیم

6. فریاد از یقین من و اشتباه تو

7. یک ره پس از هلاک به خاکم گذار کن

8. ای خون من به روز جزا عذرخواه تو

9. این است اگر قرار تو در حق عاشقان

10. ترسم به هیچ نامه نگنجد گناه تو

11. سر سبز گشت باغ رخت از بهار خط

12. یعنی فزود مهر دلم از گناه تو

13. یارب چه خسروی که به یک جنبش نظر

14. تسخیر کرد هر دو جهان را سپاه تو

15. هر گه به صد کرشمه پری وار بگذری

16. بر چشم خود فرشته کشد خاک راه تو

17. تا جلوهٔ تو دید فروغی به چشم دل

18. بیرون نرفت جان وی از جلوه‌گاه تو


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بنشین یک نفس ای فتنه که برخاست قیامت
* فتنه نادر بنشیند چو تو در حال قیامی
شعر کامل
سعدی
* تکیه بر اختر شب دزد مکن کاین عیار
* تاج کاووس ببرد و کمر کیخسرو
شعر کامل
حافظ
* ز ناله ای که کند خامه می توان دانست
* که کوه درد به دل صاحب سخن دارد
شعر کامل
صائب تبریزی