فروغی بسطامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 516

1. چون نرقصد جانم از شادی که جانانم تویی

2. محرم دل مطلب تن مقصد جانم تویی

3. امشب که زیبا صنم ماه شبستانم تویی

4. چرخ پنداری نمی‌داند که مهمانم تویی

5. از دهان و قد و عارض ای بت حوری سرشت

6. حوض کوثر شاخ طوبی باغ رضوانم تویی

7. دشمن بیگانه‌ام تا شاهد بزم منی

8. مانع پروانه‌ام تا شمع ایوانم تویی

9. برق عشقت کفر و ایمان مرا یکسر بسوخت

10. کز رخ و گیسو بلای کفر و ایمانم تویی

11. گر مسلمان کافرم خواهد مقام شکوه نیست

12. تا بت بی باک و شوخ و نامسلمانم تویی

13. آن که می جوید به هر شامی سر زلفت منم

14. وان که می‌خواهد به هر صبحی پریشانم تویی

15. آن که آسان می‌سپارد جان به دیدارت منم

16. آن که مشکل می‌پسندد کار آسانم تویی

17. آن که می‌گرید به یاد لعل خندانت منم

18. آن که می‌خندد به کار چشم گریانم تویی

19. آن که بر خونش نمی‌گیرد گریبانت منم

20. وان که مژگانش نمی‌دوزد گریبانم تویی

21. هم به صورت والهٔ انوار پیدایت منم

22. هم به معنی واقف اسرار پنهانم تویی

23. سطر با شعر فروغی را به خشنودی بخوان

24. شب که از بهر طرب در بزم سلطانم تویی

25. ناصرالدین شاه روشن دل که هر صبحش سپهر

26. عرضه می‌دارد که خورشید درخشانم تویی


قبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* غافل مشو ز عمر که ساکن نمی شود
* سیل عنان گسسته اقامت پذیر نیست
شعر کامل
رهی معیری
* بنام خداوند خورشید و ماه
* که دل را بنامش خرد داد راه
شعر کامل
فردوسی
* چو خورشید زرین سپر برگرفت
* شب آن شعر پیروزه بر سر گرفت
شعر کامل
فردوسی