فروغی بسطامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 71

1. تا خانهٔ تقدیر بساط چمن آراست

2. نشنید کس از سروقدان یک سخن راست

3. هر جا گذری اشک من از دیده پدیدار

4. هر سو نگری روی وی از پرده هویداست

5. ماییم و جهانی که نه بیم است و نه امید

6. ماییم و نگاری که نه زیر است و نه بالاست

7. ماییم و نشاطی که نه پیدا و نه پنهان

8. ماییم و بساطی که نه جام است و نه میناست

9. در پردهٔ تحقیق نه نور است و نه ظلمت

10. در عالم توحید نه امروز و نه فرداست

11. در دیر و حرم نور رخش جلوه کنان است

12. نازم صنمی را که هم این جا و هم آنجاست

13. چشم من دل سوخته سرچشمهٔ خون شد

14. کاش آن رخ رخشنده نه می‌دید و نه می‌خواست

15. هم با سگ کوی تو شهان را دل الفت

16. هم با خم موی تو جهان را سر سوداست

17. هم شیفتهٔ حسن تو صد واله بی دل

18. هم سوختهٔ عشق تو صد عاشق شیداست

19. هم نسخهٔ لطف از تن سیمین تو ظاهر

20. هم آیت جور از دل سنگین تو پیداست

21. المنة لله که همه بزم فروغی

22. دل‌بند و دل‌آویز و دل‌آرام و دل‌آراست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* رشک می آید مرا از جامه بر اندام تو
* با تو ای گل جای در یک پیرهن باید مرا
شعر کامل
رهی معیری
* دل ز گیسوی تو بگسست و به ابرو پیوست
* کار زنجیری عشق تو به شمشیر افتاد
شعر کامل
فروغی بسطامی
* من از آن حسن روزافزون که یوسف داشت دانستم
* که عشق از پرده عصمت برون آرد زلیخا را
شعر کامل
حافظ