فروغی بسطامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 84

1. کار من تا به زلف یار من است

2. صد هزاران گره به کار من است

3. هر کجا روز تیره‌ای بینی

4. دست پرورد روزگار من است

5. شادمانی به شدمن ارزانی

6. تا غم دوست دوستدار من است

7. ناصح تیره‌دل چنان داند

8. که محبت به اختیار من است

9. آن که در هیچ جا قرارش نیست

10. دل بی‌صبر و بی‌قرار من است

11. پی طفلان نوش لب گیرد

12. طفل اشکی که در کنار من است

13. صبح محشر که گفت واعظ شهر

14. از پس شام انتظار من است

15. آن قیامت که عاشقان خواهند

16. قامت سرو گلعذار من است

17. مجلس‌آرای عالم معنی

18. صورت نازنین نگار من است

19. من فروغی پیمبر سخنم

20. معجزم نظم آب‌دار من است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* لقای تو چو نباشد بقای عمر چه سود
* پناه تو چو نباشد سپر چه سود کند
شعر کامل
مولوی
* چهره ات گل در گریبان می کند آیینه را
* طره ات سنبل به دامان می کند آیینه را
شعر کامل
صائب تبریزی
* آن که از چشم تو افکند مرا بی تقصیر
* چشم دارم به همین درد گرفتار شود
شعر کامل
صائب تبریزی