فروغی بسطامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 96

1. هر دم ای گل از تو در گلشن فغان تازه است

2. عندلیبان کهن را داستان تازه است

3. تا کدامین خسته را کشتی ز تیغ بی‌دریغ

4. زان که بر دامانت از خونش نشان تازه است

5. برقی از هر گوشه آهنگ گلستان کرد باز

6. گوییا بر شاخ طرح آشیان تازه است

7. چون جرس در سینه می‌نالد دل زارم مگر

8. نوسفر ماهی میان کاروان تازه است

9. خلقی از مژگان و ابرو کشته در میدان عشق

10. ترک سر مست مرا تیر و کمان تازه‌است

11. کاش آن سرو روان بهر تماشا آمدی

12. تا به جوی دیده‌ام آب روان تازه است

13. ز امتحان صد ره فزون‌تر گشت و بازم زنده کرد

14. وه که با من هر زمانش امتحان تازه است

15. ایمنم از خون خود در عشق آن زیبا جوان

16. کز خط سبزش مرا خط امان تازه است

17. عشق نیرنگی به کار آورده کز هرگوشه‌ای

18. منحنی پیری گرفتار جوان تازه است

19. من فروغی گشتم از ذوق لب او نکته سنج

20. شکری را طوطی شیرین زبان تازه است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* کوته نظران ملامت از عشق
* بی فایده می‌کنند و تحذیر
شعر کامل
سعدی
* بر لعل لبت جان ز سر شرق فشاندن
* سهل است ولی زیره به کرمان نتوان برد
شعر کامل
کمال خجندی
* تا پیامش بشنوی از هر لبی
* پنبهٔ غفلت برون آور ز گوش
شعر کامل
فروغی بسطامی