قاآنی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 6

1. چه شیرین گفت خسرو این عبارت

2. که نبود وصل شیرین بی‌مرارت

3. سرم را در ره وصل تو دادم

4. که بی‌سرمایه صعب افتد تجارت

5. سزد گر زندهٔ جاوید مانم

6. که مرگ آمد ندیدم از حقارت

7. مرا تهدید کشتن چون کند دوست

8. به عمر جاودان بخشد بشارت

9. برون نه از دل سوزان من پای

10. که می‌ترسم بسوزی از حرارت

11. که دارد فرصت خونخواری تو

12. که صدتن می کشی از یک اشارت

13. به زلف و خال و خط بردی دلم را

14. سپه را حکم فرمودی به غارت

15. مجو در گریه قاآنی صبوری

16. که نتوان کرد در دریا عمارت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بختم جوان و عقلم پیر ست لیک عشقش
* آورده زیر فرمان هم پیر و هم جوان را
شعر کامل
جامی
* پادشاهی و گدایی بر ما یکسانست
* که برین در همه را پشت عبادت خم ازوست
شعر کامل
سعدی
* نوبت وصل و لقاست نوبت حشر و بقاست
* نوبت لطف و عطاست بحر صفا در صفاست
شعر کامل
مولوی