قاآنی_دیوانقصیده ها (فهرست)

قصیدهٔ شمارهٔ 116 - در ستایش پا‌دشاه جمجاه محمدشاه غازی و فتح خوارزم‌ گوید

1. رسید چه‌؟ خبر فتح‌کی رسید؟ سحر

2. کجا؟ به نزد مالک از چه ملک؟ از خاور

3. خبر چه بود؟ شکست عدو که‌ گفت‌؟ بشیر

4. عدو شکست چِسان خورده؟ ‌گشت زیر و زبر

5. مصافگاه ‌کجا بود؟ ساحت بسطام

6. که بر شکست عدورا؟ سمی بن آزر

7. دگر که ناصر او بود؟ نصرت‌الدوله

8. چه بود منصبش از شه‌؟ امارت لشکر

9. کدام لشکر?‌ آن لشکری‌ که رفت زری

10. کجا؟ به طوس‌، چرا؟ بهر نظم آن‌ کشور

11. سپاه را که فرستاد؟ خواجه، ‌‌کی‌؟ شعبان

12. کدام خواجه‌؟ مهین خواجهٔ عطاگستر

13. دگر سپاه فرستد؟ بلی چه مه‌؟ شوال

14. چه روز؟ عیدکی آن روز می‌رسد؟ ایدر

15. گذشت روزه‌؟ بلی ماه نو نمود؟ نعم

16. چه‌وقت‌؟ دوش کجا؟ درجنوب ‌چون لاغر

17. کنون چه باید؟ ساغر چگونه باید؟ پر

18. پر از چه باشد؟ از می چه می‌؟ می خلر

19. قدح چه باشد؟ نقره چه نقره‌؟ نقرهٔ خام

20. قدح گسارکه‌؟ ترکی چگونه‌؟ سیمین بر

21. قدح به یاد که بخشد؟ بهٔاد روی ملک

22. قدح نخست‌که نوشد؟ حکیم دانشور

23. مرآن حکیم‌ که باشد؟ حکیم قاآنی

24. چو خورد می‌چکند؟ مدح شاه‌ کیوان فر

25. کدام شه‌؟ شه ایران چه‌کس‌؟ محمدشاه

26. ورا لقب چه‌؟ ابوالسیف از که‌؟ از داور

27. ز نسل کیست‌؟ ز ترک از چه ترک‌؟ از قاجار

28. شهش ‌که ‌کرد؟ نیا جانشینش‌ کیست‌؟ پسر

29. کشد که‌؟ حزمش‌ ‌چه‌؟ باره ‌از چه‌؟ از انصاف

30. کجا؟ به ملک چرا؟ بهر دفع فتنه و شر

31. بود چه تیغش؟ چون پاسبان دولت و دین

32. رود چه‌ رخشش‌؟ چون همعنان فتح و ظفر

33. مسلمست‌؟ بلی در چه‌؟ در سخا و سخن‌

34. مقدمست‌؟ نعم برکه‌؟ بر قضا و قدر

35. گذشته‌چه‌؟ صیتش تاکجا؟ ‌به‌شرق و غرب

36. رسیده چه‌؟ نامش تاکجا؟ به بحر و ببر

37. بود که دشمن او؟ چون رمیده کی‌؟ شب و روز

38. ز چه‌؟ ز سایهٔ خ‌رد درکجا؟ به سنگ و مدر

39. دهد چه‌؟ زرکی‌؟ دایم چگونه‌؟ بی‌منت

40. به که‌؟ به عارف و عامی چه‌قدر؟ بی‌حد و مر

41. نظیر اوست چه‌؟ عکسش‌کجا؟ در آیینه

42. به معنی است نظیرش؟ نه از طریق نظر

43. به‌دور وی که خورد خون‌؟ دو کس کجا؟ به دو جا

44. به دشت رزمش تیغ و به مجلسش ساغر

45. همی‌گشاید چه‌؟ تیغ او چه چیز؟ حصار

46. همی فشاند چه‌؟ رمح او چه چیز؟ شرر

47. ز فر او شده‌کاسد چه چیز؟ ذلّ و هوان

48. ز جود شده رایج چه چیز؟ فضل و هنر

49. گشاید آسان چه‌؟ رمح او چه‌؟ بارهٔ سخت

50. دهد فراوان‌که‌؟ دست او چه‌؟ بدرهٔ زر

51. کسی به عهدش پیچد به خویشتن‌؟ آری

52. کمند درکف او زلف بر رخ دلبر

53. دلی ز جودش نالد به روزگار؟ بلی

54. به‌کوه سیم و به دریا در و به‌کان‌گوهر

55. تنی‌گدازد در مجلسش به عید؟ نعم

56. درون مجمر عود و میان آب شکر

57. به هیچ ‌کشور سرباز او شود حاکم‌؟

58. بلی‌کجا؟ همه جاکیستند؟ ها بشمر

59. به‌ملک فارس حسین‌خان به‌مرز چین خاقان

60. به ارض زنگ نجاشی به رومیان قیصر

61. همیشه تاکه دمد چه‌؟‌گل ازکجا؟ز چمن

62. شکفته باد چه‌؟ بختش‌ چگونه‌؟ چون عبهر

63. بودچه؟ یارش ‌که‌؟ حق دگر که؟ احمد و آل

64. کجا؟ به هر دو سرا تا چه روز؟ تا محشر


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* من از کمند تو اول چو وحش می‌برمیدم
* کنون که انس گرفتم به تیغ بازنگردم
شعر کامل
سعدی
* میلی که داشتند حریفان به نقل ومی
* از چشمک شکوفه بادام تازه شد
شعر کامل
صائب تبریزی
* ساقیا آمدن عید مبارک بادت
* وان مواعید که کردی مرواد از یادت
شعر کامل
حافظ