قدسی مشهدی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 149

1. باز ناخن سر پرسیدن داغم دارد

2. خون دل، میل ملاقات ایاغم دارد

3. عشق چون قسمت اسباب معیشت می‌کرد

4. لاله داغی ز میان برد، که داغم دارد

5. شب که دزدیده‌ام آرد به سر کوی تو پای

6. از حسد دیده پرخون به چراغم دارد

7. آن نهالم که ز شادی ننشینم از پای

8. گر بدانم که خزان روی به باغم دارد

9. از چه در سلسله زلف تو دارد دستم؟

10. گر نه سودا سر آشوب دماغم دارد

11. محرم زلف و رخ او نتوان دید کسی

12. شانه دل می‌خلد و آینه داغم دارد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* محتسب نمی‌داند این قدر که صوفی را
* جنس خانگی باشد همچو لعل رمانی
شعر کامل
حافظ
* دست فلک ز کارم وقتی گره گشاید
* کز یکدیگر گشایی زلف گره گشا را
شعر کامل
فروغی بسطامی
* نیست غیر از دست خالی پرده پوشی سرو را
* خار چندین جامه رنگین ز گل پوشیده است
شعر کامل
صائب تبریزی