شمارهٔ 158
1. از کینه هیچکس گر هم بر جبین ندید
2. کس بر جبین آینه از خشم چین ندید
3. از بس به سر زدم ز فراقت جدا جدا
4. از دست، سر چه دید که از آستین ندید
5. زین خاکدان هزار سلیمان شد و ز پی
6. کس نقش پای مورچهای بر زمین ندید
7. این راه پرخطر به چه امید میرود
8. روی تو هرکه در نفس واپسین ندید
9. کی کم شود ز سیلی کس، تازه روییام؟
10. صد خشم کرد خصم و مرا خشمگین ندید
11. قدسی ز هر دو، ملت عشق اختیار کرد
12. بیچاره هیچ ذوق چو در کفر و دین ندید
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده