قدسی مشهدی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 182

1. محفل دردی طلب، از سیر شهر و کو چه سود

2. سر به پای شعله نه چون شمع، از زانو چه سود

3. وصل شیرین کی به زور آید به دست کوهکن

4. قوت طالع بخواه از قوت بازو چه سود

5. زلف لیلی صید دلهای پریشان می‌کند

6. این که مجنون می‌کند بر سر پریشان مو چه سود

7. اجتماع می‌کشان بی طره ساقی مباد

8. حلقه مستان جدا زان حلقه گیسو چه سود

9. زخم قدسی کی فریب مرهم راحت خورد؟

10. عاشقان را درد مطلوب است از دارو چه سود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* از آن پس نمیرم که من زنده‌ام
* که تخم سخن من پراگنده‌ام
شعر کامل
فردوسی
* زبس از زلف او در شانه کردن مشک می ریزد
* چوپای شمع تاریک است پای سرو آزادش
شعر کامل
صائب تبریزی
* جامه نیلی گشت و از سیلی رخم نیلوفری
* عاقبت این بود رنگم زین خم خاکستری
شعر کامل
وحشی بافقی