قدسی مشهدی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 227

1. من و آیینه حسنی که تابش را بسوزاند

2. دلم را سجده‌های گرم او ابرو بسوزاند

3. دماغم پر شد از سودای آتشپاره‌ای چندان

4. که شب در کنج تنهایی سرم زانو بسوزاند

5. دلم را کرد بوی نافه سرگردان به صحرایی

6. که ریگ دشتش از گرمی سم آهو بسوزاند

7. همان خاکسترم چون گرد از دنبال او افتد

8. گرم صد ره به رنگ آن غمزه جادو بسوزاند

9. چو قدسی بعد ازین دست من و دامان غمناکی

10. دلم را بستر آسودگی، پهلو بسوزاند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نه هر که چهره برافروخت دلبری داند
* نه هر که آینه سازد سکندری داند
شعر کامل
حافظ
* ز روی ساقی مه وش گلی بچین امروز
* که گرد عارض بستان خط بنفشه دمید
شعر کامل
حافظ
* دست وفا در کمر عهد کن
* تا نشوی عهدشکن جهدکن
شعر کامل
نظامی