قدسی مشهدی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 304

1. غم کجا شد که به جان آمدم از شادی خویش

2. هیچ‌کس نیست چو من دشمن آبادی خویش

3. دیر می‌کشت در آن کوی غمم، دور شدم

4. خویش برخاستم از جای به جلادی خویش

5. هر گلی حلقه دامی‌ست درین راه مرا

6. می‌روم سوی قفس از پی آزادی خویش

7. گفتی از من گذر، از خود نتوانی چو گذشت

8. نگذرم از تو، ولی بگذرم از وادی خویش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دلبرا بنده نوازیت که آموخت بگو
* که من این ظن به رقیبان تو هرگز نبرم
شعر کامل
حافظ
* نمی توان غم دل را به خنده بیرون برد
* ز خنده رویی گل تلخی از گلاب نرفت
شعر کامل
صائب تبریزی
* تن اگر بیمار شد بر سر میاریدم طبیب
* ای عزیزان کار تن سهل است فکر دل کنید
شعر کامل
جامی