قدسی مشهدی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 308

1. گیرم ز دل به بادیه غم، سراغ خویش

2. باشد چو آفتاب، دلیلم چراغ خویش

3. بلبل شود ملول، چو گل بو کند کسی

4. در باغ ازان چه غنچه بگیرم دماغ خویش

5. در باغ، ما و لاله ز یک خاک رسته‌ایم

6. هرگز نیفکنیم سیاهی ز داغ خویش

7. از داغ دل، ز شکوه ببندد دهان خود

8. گر لاله را بریم به گلگشت باغ خویش

9. بوی می‌ام ز خویش برد، می چه حاجت است

10. چون لاله بشکنم به نسیمی ایاغ خویش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* از ما گله بی ثمری کس نشنیده است
* هر چند که چون بید سراپای زبانیم
شعر کامل
صائب تبریزی
* چو او مرز گیرد بشمشیر تیز
* برانگیزد اندر جهان رستخیز
شعر کامل
فردوسی
* نماز شام قیامت به هوش بازآید
* کسی که خورده بود می ز بامداد الست
شعر کامل
سعدی