قدسی مشهدی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 31

1. شبی هرکس به بزم دلستانی جا کند خود را

2. دمی صدبار دل با دیده‌اش سودا کند خود را

3. شب وصل است و دل عهد خیالت تازه می‌سازد

4. که امشب فارغ از تنهایی فردا کند خود را

5. عنان دل به دست بیخودی افتاده می‌ترسم

6. که بی‌تابانه حرفی گوید و رسوا کند خود را

7. به دشت بی‌سرانجامی چنان گردیده قدسی گم

8. که عمری بایدش گردید تا پیدا کند خود را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تواضع سر رفعت افرازدت
* تکبر به خاک اندر اندازدت
شعر کامل
سعدی
* سپاس از جهاندار هر دو جهان
* شناسندهٔ آشکار و نهان
شعر کامل
فردوسی
* چون کدو بی‌خبری زین که گلویت بستم
* بستم و می‌کشمت چون ز رسن بگریزی
شعر کامل
مولوی