شمارهٔ 355
1. دایم چو غنچه سر به گریبان گریستم
2. پیدا شکفته بود و پنهان گریستم
3. هرجا چو غنچه تنگدلی چند یافتم
4. رفتم چو ابر و بر سر ایشان گریستم
5. چون شمع، زندگانی من صرف گریه شد
6. تا آخرین نفس، ز تف جان گریستم
7. ای ابر هرزه آب رخ خود مبر، که من
8. چندان که ممکن است چو باران گریستم
9. هرگز ز گریه روی نکردم ترش چو ابر
10. دایم چو شیشه با لب خندان گریستم
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده