قدسی مشهدی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 373

1. من تیره‌دل و نورفشان شعله آهم

2. دارد شب مهتاب ز پی، روز سیاهم

3. غم می‌کشدم، خواه وطن، خواه غریبی

4. هرجا که روم، روزی برق است گیاهم

5. بر هر سر راهی که تو یک بار گذشتی

6. چون نقش قدم، تا به ابد چشم به راهم

7. روزی که مرا رفت سر زلف تو از دست

8. خندید فلک بر من و بر بخت سیاهم

9. بر هرچه فکندم نظر، آلوده به خون شد

10. خون گشت ز همخانگی اشک، نگاهم

11. قدسی منم آن کافر عاصی که به دوزخ

12. آتش عرق‌آلوده شد از شرم گناهم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز درد و داغ محبت مگو به مرده دلان
* تنور سرد، سزاوار بستن نان نیست
شعر کامل
صائب تبریزی
* حافظ اندر درد او می‌سوز و بی‌درمان بساز
* زان که درمانی ندارد درد بی‌آرام دوست
شعر کامل
حافظ
* چو مست چشم تو نبود شراب را چه طرب
* چو همرهم تو نباشی سفر چه سود کند
شعر کامل
مولوی