قدسی مشهدی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 40

1. سخن ز غیر مپرسید بینوایی را

2. که کرده ورد زبان حرف آشنایی را

3. حدیث هجر به گوش دلم چنان تلخ است

4. که حرف موج بگویند ناخدایی را

5. دماغ غنچه معطر شد از نسیم سحر

6. کشیده شانه مگر زلف مشک‌سایی را؟

7. ز رشک هر مژه در چشم من شود خاری

8. به کوی دوست چو بینم برهنه پایی را

9. چراغ حسن تو را روشنی نگردد کم

10. اگر بهشت کنی کلبه گدایی را

11. چو سوی دیر روی، سبحه را بنه قدسی

12. مبر به مجلس دردی‌کشان ریایی را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گویند تمنایی از دوست بکن سعدی
* جز دوست نخواهم کرد از دوست تمنایی
شعر کامل
سعدی
* بلبل از شاخ گل افتد به زمین از مستی
* گر سحر بوی خوشت جانب گل‌زار آرند
شعر کامل
فروغی بسطامی
* نوبهاران که دمد شاخ گُلی از گِل من
* غنچه هایش بود آغشته به خونِ دل من
شعر کامل
جامی