قدسی مشهدی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 414

1. بیا ای عشق، ننگ عافیت از سرم وا کن

2. دلم را طاقت غم ده، سرم را گرم سودا کن

3. شب تنهایی‌ام مشرق ز یادش رفته، ای گردون

4. رهی دیگر برای مطلع خورشید پیدا کن

5. گل خودروی من، آهنگ سیر بوستان دارد

6. برو ای دیده و در چشم نرگس خویش را جا کن

7. مرا خوانی به بزم خود، دهی پهلوی غیرم جا

8. خسک در دیده‌ام ریزی و گویی گل تماشا کن

9. اگر خواهی که ره بیرون بری از شام تنهایی

10. برو چون آسمان هر صبح خورشیدی مهیا کن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هرزه گو را خامش از تقریر کردن مشکل است
* شعله را از ژاژخایی سیر کردن مشکل است
شعر کامل
صائب تبریزی
* نیرزد همی زندگانیش مرگ
* درختی که زهر آورد بار و برگ
شعر کامل
فردوسی
* ژاله و صبح بهم یافته کافور و گلاب
* زاین و آن داروی هر درد سر آمیخته‌اند
شعر کامل
خاقانی