قدسی مشهدی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 71

1. از خارخار وصل گلم دل فگار نیست

2. محرومی‌ام گلی‌ست کش آسیب خار نیست

3. بی‌بهره نیست چشم هوس هم ز نور حسن

4. آیینه را به روی بد و نیک کار نیست

5. خورشید هیچکاره بود در دیار تو

6. این عرصه بیش جلوه‌گه یک سوار نیست

7. چون آفتاب با همه صافم ز دوستی

8. بر روی هیچ آینه از من غبار نیست

9. احوال من در آینه روشن نمی‌شود

10. حال درون ما ز برون آشکار نیست

11. دانسته بگذرم ز خوشی‌های خود مرا

12. دیگر دماغ ناخوشی روزگار نیست

13. جسمم غبار گشت و درآمیخت با نسیم

14. فرسودم و هنوز ز عشقم قرار نیست

15. قدسی ز رحم نیست گرت هجر دیر کُشت

16. داند که کشتنی بتر از انتظار نیست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خواهم از تیغت پس از قتل استخوان خود قلم
* تا کنم شرح غمت بر لوح خاک خود رقم
شعر کامل
جامی
* مجلسی سازم با بربط و با چنگ و رباب
* با ترنج و بهی و نرگس و با نقل و کباب
شعر کامل
منوچهری
* ضرورتست که نیک کند کسی که شناخت
* که نیکی و بدی از خلق داستان ماند
شعر کامل
سعدی