قدسی مشهدی_دیوانمثنوی ها (فهرست)

شمارهٔ 21 - تعریف چشمه ورناک

1. خَضِر سرچشمه ورناک جوید

2. که دست از چشمه حیوان بشوید

3. محیط از شرم ریگ آب ورناک

4. عرق از جبهه گوهر کند پاک

5. فرات از رشک نهرش کربلا شد

6. ز غیرت دجله را، نم توتیا شد

7. چه شد گر خضر را هم جرعه‌ای داد

8. رسد این چشمه دریا را به فریاد

9. ز فیضش ملک کشمیرست معمور

10. ازین سرچشمه بادا چشم بد دور

11. اگر ذوق بهار و سبزه داری

12. به جز کشمیر در خاطر نیاری


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* جای نزهت نیست گیتی را که اندر باغ او
* نیشکر چون برگ سنبل زهر دارد در میان
شعر کامل
خاقانی
* سعدیا گر بکند سیل فنا خانهٔ عمر
* دل قوی دار که بنیاد بقا محکم ازوست
شعر کامل
سعدی
* گر همه خانه کعبه است، که تعمیر مکن
* تا توان کرد عمارت دل ویرانی را
شعر کامل
صائب تبریزی