غزل شمارهٔ 175
1. صبا به تهنیت پیر می فروش آمد
2. که موسم طرب و عیش و ناز و نوش آمد
3. هوا مسیح نفس گشت و باد نافه گشای
4. درخت سبز شد و مرغ در خروش آمد
5. تنور لاله چنان برفروخت باد بهار
6. که غنچه غرق عرق گشت و گل به جوش آمد
7. به گوش هوش نیوش از من و به عشرت کوش
8. که این سخن سحر از هاتفم به گوش آمد
9. ز فکر تفرقه بازآی تا شوی مجموع
10. به حکم آن که چو شد اهرمن سروش آمد
11. ز مرغ صبح ندانم که سوسن آزاد
12. چه گوش کرد که با ده زبان خموش آمد
13. چه جای صحبت نامحرم است مجلس انس
14. سر پیاله بپوشان که خرقه پوش آمد
15. ز خانقاه به میخانه میرود حافظ
16. مگر ز مستی زهد ریا به هوش آمد
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده