حافظ_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 185

1. نقدها را بود آیا که عیاری گیرند

2. تا همه صومعه داران پی کاری گیرند

3. مصلحت دید من آن است که یاران همه کار

4. بگذارند و خم طره یاری گیرند

5. خوش گرفتند حریفان سر زلف ساقی

6. گر فلکشان بگذارد که قراری گیرند

7. قوت بازوی پرهیز به خوبان مفروش

8. که در این خیل حصاری به سواری گیرند

9. یا رب این بچه ترکان چه دلیرند به خون

10. که به تیر مژه هر لحظه شکاری گیرند

11. رقص بر شعر تر و ناله نی خوش باشد

12. خاصه رقصی که در آن دست نگاری گیرند

13. حافظ ابنای زمان را غم مسکینان نیست

14. زین میان گر بتوان به که کناری گیرند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به بدی در همه جا نام برآرم که مباد
* خون من ریزی و گویند سزاوار نبود
شعر کامل
نظیری نیشابوری
* به نوبت‌اند ملوک اندرین سپنج سرای
* کنون که نوبت تست ای ملک به عدل گرای
شعر کامل
سعدی
* عیب درویش و توانگر به کم و بیش بد است
* کار بد مصلحت آن است که مطلق نکنیم
شعر کامل
حافظ