حافظ_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 208

1. خستگان را چو طلب باشد و قوت نبود

2. گر تو بیداد کنی شرط مروت نبود

3. ما جفا از تو ندیدیم و تو خود نپسندی

4. آن چه در مذهب ارباب طریقت نبود

5. خیره آن دیده که آبش نبرد گریه عشق

6. تیره آن دل که در او شمع محبت نبود

7. دولت از مرغ همایون طلب و سایه او

8. زان که با زاغ و زغن شهپر دولت نبود

9. گر مدد خواستم از پیر مغان عیب مکن

10. شیخ ما گفت که در صومعه همت نبود

11. چون طهارت نبود کعبه و بتخانه یکیست

12. نبود خیر در آن خانه که عصمت نبود

13. حافظا علم و ادب ورز که در مجلس شاه

14. هر که را نیست ادب لایق صحبت نبود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اگر غفلت نهان در سنگ خارا می کند ما را
* جوانمردست درد عشق، پیدا می کند ما را
شعر کامل
صائب تبریزی
* سعدیا دی رفت و فردا همچنان موجود نیست
* در میان این و آن فرصت شمار امروز را
شعر کامل
سعدی
* الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها
* که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل‌ها
شعر کامل
حافظ