حافظ_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 230

1. اگر به باده مشکین دلم کشد شاید

2. که بوی خیر ز زهد ریا نمی‌آید

3. جهانیان همه گر منع من کنند از عشق

4. من آن کنم که خداوندگار فرماید

5. طمع ز فیض کرامت مبر که خلق کریم

6. گنه ببخشد و بر عاشقان ببخشاید

7. مقیم حلقه ذکر است دل بدان امید

8. که حلقه‌ای ز سر زلف یار بگشاید

9. تو را که حسن خداداده هست و حجله بخت

10. چه حاجت است که مشاطه‌ات بیاراید

11. چمن خوش است و هوا دلکش است و می بی‌غش

12. کنون بجز دل خوش هیچ در نمی‌باید

13. جمیله‌ایست عروس جهان ولی هش دار

14. که این مخدره در عقد کس نمی‌آید

15. به لابه گفتمش ای ماه رخ چه باشد اگر

16. به یک شکر ز تو دلخسته‌ای بیاساید

17. به خنده گفت که حافظ خدای را مپسند

18. که بوسه تو رخ ماه را بیالاید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* طبیب اهل دل آن چشم مردم آزار است
* ولی دریغ که آن هم همیشه بیمار است
شعر کامل
فروغی بسطامی
* عالم شهر گو مرا وعظ مگو که نشنوم
* پیر محله گو مرا توبه مده که بشکنم
شعر کامل
سعدی
* زمانه از ورق گل مثال روی تو بست
* ولی ز شرم تو در غنچه کرد پنهانش
شعر کامل
حافظ