غزل شمارهٔ 263
1. بیا و کشتی ما در شط شراب انداز
2. خروش و ولوله در جان شیخ و شاب انداز
3. مرا به کشتی باده درافکن ای ساقی
4. که گفتهاند نکویی کن و در آب انداز
5. ز کوی میکده برگشتهام ز راه خطا
6. مرا دگر ز کرم با ره صواب انداز
7. بیار زان می گلرنگ مشک بو جامی
8. شرار رشک و حسد در دل گلاب انداز
9. اگر چه مست و خرابم تو نیز لطفی کن
10. نظر بر این دل سرگشته خراب انداز
11. به نیم شب اگرت آفتاب میباید
12. ز روی دختر گلچهر رز نقاب انداز
13. مهل که روز وفاتم به خاک بسپارند
14. مرا به میکده بر در خم شراب انداز
15. ز جور چرخ چو حافظ به جان رسید دلت
16. به سوی دیو محن ناوک شهاب انداز
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده