غزل شمارهٔ 288
1. کنار آب و پای بید و طبع شعر و یاری خوش
2. معاشر دلبری شیرین و ساقی گلعذاری خوش
3. الا ای دولتی طالع که قدر وقت میدانی
4. گوارا بادت این عشرت که داری روزگاری خوش
5. هر آن کس را که در خاطر ز عشق دلبری باریست
6. سپندی گو بر آتش نه که دارد کار و باری خوش
7. عروس طبع را زیور ز فکر بکر میبندم
8. بود کز دست ایامم به دست افتد نگاری خوش
9. شب صحبت غنیمت دان و داد خوشدلی بستان
10. که مهتابی دل افروز است و طرف لاله زاری خوش
11. میای در کاسه چشم است ساقی را بنامیزد
12. که مستی میکند با عقل و میبخشد خماری خوش
13. به غفلت عمر شد حافظ بیا با ما به میخانه
14. که شنگولان خوش باشت بیاموزند کاری خوش
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده