حافظ_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 35

1. برو به کار خود ای واعظ این چه فریادست

2. مرا فتاد دل از ره تو را چه افتادست

3. میان او که خدا آفریده است از هیچ

4. دقیقه‌ایست که هیچ آفریده نگشادست

5. به کام تا نرساند مرا لبش چون نای

6. نصیحت همه عالم به گوش من بادست

7. گدای کوی تو از هشت خلد مستغنیست

8. اسیر عشق تو از هر دو عالم آزادست

9. اگر چه مستی عشقم خراب کرد ولی

10. اساس هستی من زان خراب آبادست

11. دلا منال ز بیداد و جور یار که یار

12. تو را نصیب همین کرد و این از آن دادست

13. برو فسانه مخوان و فسون مدم حافظ

14. کز این فسانه و افسون مرا بسی یادست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خواهی حنای پا کن و خواهی نگار دست
* من مشت خون خویش نمودم حلال تو
شعر کامل
صائب تبریزی
* به درد عشق بساز و خموش کن حافظ
* رموز عشق مکن فاش پیش اهل عقول
شعر کامل
حافظ
* درونت حرص نگذارد که زر بر دوستان پاشی
* شکم خالی چو نرگس باش تا دستت درم گردد
شعر کامل
سعدی