حافظ_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 354

1. به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم

2. بیا کز چشم بیمارت هزاران درد برچینم

3. الا ای همنشین دل که یارانت برفت از یاد

4. مرا روزی مباد آن دم که بی یاد تو بنشینم

5. جهان پیر است و بی‌بنیاد از این فرهادکش فریاد

6. که کرد افسون و نیرنگش ملول از جان شیرینم

7. ز تاب آتش دوری شدم غرق عرق چون گل

8. بیار ای باد شبگیری نسیمی زان عرق چینم

9. جهان فانی و باقی فدای شاهد و ساقی

10. که سلطانی عالم را طفیل عشق می‌بینم

11. اگر بر جای من غیری گزیند دوست حاکم اوست

12. حرامم باد اگر من جان به جای دوست بگزینم

13. صباح الخیر زد بلبل کجایی ساقیا برخیز

14. که غوغا می‌کند در سر خیال خواب دوشینم

15. شب رحلت هم از بستر روم در قصر حورالعین

16. اگر در وقت جان دادن تو باشی شمع بالینم

17. حدیث آرزومندی که در این نامه ثبت افتاد

18. همانا بی‌غلط باشد که حافظ داد تلقینم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دیده از دیدار خوبان برگرفتن مشکلست
* هر که ما را این نصیحت می‌کند بی‌حاصلست
شعر کامل
سعدی
* گفتا کجاست خوشتر گفتم که قصر قیصر
* گفتا چه دیدی آن جا گفتم که صد کرامت
شعر کامل
مولوی
* پاک کن چهره حافظ به سر زلف ز اشک
* ور نه این سیل دمادم ببرد بنیادم
شعر کامل
حافظ