حافظ_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 40

1. المنة لله که در میکده باز است

2. زان رو که مرا بر در او روی نیاز است

3. خم‌ها همه در جوش و خروشند ز مستی

4. وان می که در آن جاست حقیقت نه مجاز است

5. از وی همه مستی و غرور است و تکبر

6. وز ما همه بیچارگی و عجز و نیاز است

7. رازی که بر غیر نگفتیم و نگوییم

8. با دوست بگوییم که او محرم راز است

9. شرح شکن زلف خم اندر خم جانان

10. کوته نتوان کرد که این قصه دراز است

11. بار دل مجنون و خم طره لیلی

12. رخساره محمود و کف پای ایاز است

13. بردوخته‌ام دیده چو باز از همه عالم

14. تا دیده من بر رخ زیبای تو باز است

15. در کعبه کوی تو هر آن کس که بیاید

16. از قبله ابروی تو در عین نماز است

17. ای مجلسیان سوز دل حافظ مسکین

18. از شمع بپرسید که در سوز و گداز است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ناصح از بیهودگی آبروی خویش برد
* بوی خون آید ز افغان مرغ بی هنگام را
شعر کامل
صائب تبریزی
* تو صنم قبلهٔ صاحب نظرانی امروز
* که زنخدان تو آتش به چه زمزم زد
شعر کامل
فروغی بسطامی
* شود به دولت او خاک شوره مهر گیا
* شود ز هیبت او سنگ خاره خاکستر
شعر کامل
انوری