حافظ_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 400

1. بالابلند عشوه گر نقش باز من

2. کوتاه کرد قصه زهد دراز من

3. دیدی دلا که آخر پیری و زهد و علم

4. با من چه کرد دیده معشوقه باز من

5. می‌ترسم از خرابی ایمان که می‌برد

6. محراب ابروی تو حضور نماز من

7. گفتم به دلق زرق بپوشم نشان عشق

8. غماز بود اشک و عیان کرد راز من

9. مست است یار و یاد حریفان نمی‌کند

10. ذکرش به خیر ساقی مسکین نواز من

11. یا رب کی آن صبا بوزد کز نسیم آن

12. گردد شمامه کرمش کارساز من

13. نقشی بر آب می‌زنم از گریه حالیا

14. تا کی شود قرین حقیقت مجاز من

15. بر خود چو شمع خنده زنان گریه می‌کنم

16. تا با تو سنگ دل چه کند سوز و ساز من

17. زاهد چو از نماز تو کاری نمی‌رود

18. هم مستی شبانه و راز و نیاز من

19. حافظ ز گریه سوخت بگو حالش ای صبا

20. با شاه دوست پرور دشمن گداز من


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خنک آن درد که یارم به عیادت به سر آید
* دردمندان به چنین درد نخواهند دوا را
شعر کامل
سعدی
* عتاب و لطف ز ابروی گلرخان پیداست
* صفای هر چمن از روی باغبان پیداست
شعر کامل
صائب تبریزی
* افتاده را دوباره فکندن کمال نیست
* آن را که خاک راه تو شد بر زمین مزن
شعر کامل
صائب تبریزی