غزل شمارهٔ 403
1. شراب لعل کش و روی مه جبینان بین
2. خلاف مذهب آنان جمال اینان بین
3. به زیر دلق ملمع کمندها دارند
4. درازدستی این کوته آستینان بین
5. به خرمن دو جهان سر فرو نمیآرند
6. دماغ و کبر گدایان و خوشه چینان بین
7. بهای نیم کرشمه هزار جان طلبند
8. نیاز اهل دل و ناز نازنینان بین
9. حقوق صحبت ما را به باد داد و برفت
10. وفای صحبت یاران و همنشینان بین
11. اسیر عشق شدن چاره خلاص من است
12. ضمیر عاقبت اندیش پیش بینان بین
13. کدورت از دل حافظ ببرد صحبت دوست
14. صفای همت پاکان و پاکدینان بین
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده