حافظ_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 426

1. از خون دل نوشتم نزدیک دوست نامه

2. انی رایت دهرا من هجرک القیامه

3. دارم من از فراقش در دیده صد علامت

4. لیست دموع عینی هذا لنا العلامه

5. هر چند کآزمودم از وی نبود سودم

6. من جرب المجرب حلت به الندامه

7. پرسیدم از طبیبی احوال دوست گفتا

8. فی بعدها عذاب فی قربها السلامه

9. گفتم ملامت آید گر گرد دوست گردم

10. و الله ما راینا حبا بلا ملامه

11. حافظ چو طالب آمد جامی به جان شیرین

12. حتی یذوق منه کاسا من الکرامه


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* روی او در حسن چون ما هست، می‌گویم تمام
* قد او در لطف چون سروست، بنمودیم راست
شعر کامل
اوحدی
* صاف چون آیینه می باید شدن با خوب و زشت
* هیچ چیز از هیچ کس در دل نمی باید گرفت
شعر کامل
صائب تبریزی
* چون صدف در پرده های دل نهفتم اشک را
* گوهر خود را به هر بیدرد ننمودم چو شمع
شعر کامل
صائب تبریزی