حافظ_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 479

1. صبح است و ژاله می‌چکد از ابر بهمنی

2. برگ صبوح ساز و بده جام یک منی

3. در بحر مایی و منی افتاده‌ام بیار

4. می تا خلاص بخشدم از مایی و منی

5. خون پیاله خور که حلال است خون او

6. در کار یار باش که کاریست کردنی

7. ساقی به دست باش که غم در کمین ماست

8. مطرب نگاه دار همین ره که می‌زنی

9. می ده که سر به گوش من آورد چنگ و گفت

10. خوش بگذران و بشنو از این پیر منحنی

11. ساقی به بی‌نیازی رندان که می بده

12. تا بشنوی ز صوت مغنی هوالغنی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چو غنچه نکهت خود از صبا دریغ مدار
* ز آشنا سخن آشنا دریغ مدار
شعر کامل
صائب تبریزی
* حریم عشق را درگه بسی بالاتر از عقل است
* کسی آن آستان بوسد که جان در آستین دارد
شعر کامل
حافظ
* دل به امید روی او همدم جان نمی‌شود
* جان به هوای کوی او خدمت تن نمی‌کند
شعر کامل
حافظ