حافظ_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 71

1. زاهد ظاهرپرست از حال ما آگاه نیست

2. در حق ما هر چه گوید جای هیچ اکراه نیست

3. در طریقت هر چه پیش سالک آید خیر اوست

4. در صراط مستقیم ای دل کسی گمراه نیست

5. تا چه بازی رخ نماید بیدقی خواهیم راند

6. عرصه شطرنج رندان را مجال شاه نیست

7. چیست این سقف بلند ساده بسیارنقش

8. زین معما هیچ دانا در جهان آگاه نیست

9. این چه استغناست یا رب وین چه قادر حکمت است

10. کاین همه زخم نهان هست و مجال آه نیست

11. صاحب دیوان ما گویی نمی‌داند حساب

12. کاندر این طغرا نشان حسبه لله نیست

13. هر که خواهد گو بیا و هر چه خواهد گو بگو

14. کبر و ناز و حاجب و دربان بدین درگاه نیست

15. بر در میخانه رفتن کار یک رنگان بود

16. خودفروشان را به کوی می فروشان راه نیست

17. هر چه هست از قامت ناساز بی اندام ماست

18. ور نه تشریف تو بر بالای کس کوتاه نیست

19. بنده پیر خراباتم که لطفش دایم است

20. ور نه لطف شیخ و زاهد گاه هست و گاه نیست

21. حافظ ار بر صدر ننشیند ز عالی مشربیست

22. عاشق دردی کش اندربند مال و جاه نیست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* من چه در پای تو ریزم که پسند تو بود
* جان و سر را نتوان گفت که مقداری هست
شعر کامل
سعدی
* فکر بلبل همه آن است که گل شد یارش
* گل در اندیشه که چون عشوه کند در کارش
شعر کامل
حافظ
* بر دست حنا بسته نهد پای بهر گام
* هر کس که تماشاگه او زیر چناریست
شعر کامل
فرخی سیستانی