حافظ_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 74

1. حاصل کارگه کون و مکان این همه نیست

2. باده پیش آر که اسباب جهان این همه نیست

3. از دل و جان شرف صحبت جانان غرض است

4. غرض این است وگرنه دل و جان این همه نیست

5. منت سدره و طوبی ز پی سایه مکش

6. که چو خوش بنگری ای سرو روان این همه نیست

7. دولت آن است که بی خون دل آید به کنار

8. ور نه با سعی و عمل باغ جنان این همه نیست

9. پنج روزی که در این مرحله مهلت داری

10. خوش بیاسای زمانی که زمان این همه نیست

11. بر لب بحر فنا منتظریم ای ساقی

12. فرصتی دان که ز لب تا به دهان این همه نیست

13. زاهد ایمن مشو از بازی غیرت زنهار

14. که ره از صومعه تا دیر مغان این همه نیست

15. دردمندی من سوخته زار و نزار

16. ظاهرا حاجت تقریر و بیان این همه نیست

17. نام حافظ رقم نیک پذیرفت ولی

18. پیش رندان رقم سود و زیان این همه نیست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چندت کنم حکایت شرح این قدر کفایت
* باقی نمی‌توان گفت الا به غمگساران
شعر کامل
سعدی
* پاک طینت می رساند فیض بعد از سوختن
* عود خاکستر چو گردد می کند دندان سفید
شعر کامل
صائب تبریزی
* در خواب کرده‌ای ز رهاوی مرا کنون
* بیدار کن به زنگله‌ام کانم آرزوست
شعر کامل
مولوی