قطعه شمارۀ 49 : در تفاخر
1. شاعر و شعر شناسان، قلمم را به زبان
2. رفته ابطای حقی گاه و گه ابطای یلی؟
3. گاه در طول کند صف شکنی، گاه به عرض
4. ذوالفقار کف خصم افکن کرّار على
5. گر گذارد قدمی سوی چپ و راست، سزاست
6. از تهمتن نبود عیب، به میدان یلی
7. زلف لیلی ست سوادم، چه پریشان، چه به خم
8. توبه پرداز به آرایش زلف عملی
9. نکته گر لاغر و گر فربه، از آن هیچ نکاست
10. مصحفم گاه بود رحلی و گاهی بغلی
11. وقفه یک جا نکند خامۀ نورافشانم
12. مهر، گاهی اسدی باشد و گاهی حملی
13. کرده بر دایره ام حلقه به گوش خط یار
14. رشک خورشید بود نقطه ام از بی بدلی
15. نقش کلکم که بود روشنی چشم خرد
16. کرده، در دیدۂ بی نور حسودان، سَبَلی
17. یابی از خامۀ من، خضر صفت عمر ابد
18. بینی از نامۀ من پرتو فیض ازلی
19. می کند فرق، دماغی که بود بوی شناس
20. عنبری از من و زین گَندَه دهانان بَصَلی
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده