قطعه شمارۀ 51 : تغزّل
1. بحری ست محیط غم که در خون
2. یازد نفس شناوران را
3. چون بیضه شکسته، صعوۂ عشق
4. پرواز عقاب شهپران را
5. آن غنچه دهان که شرم لعلش
6. بر بسته زبان، سخنوران را
7. آورده به جوش خون حسرت
8. عنّاب تو بسته شکّران را
9. مژگان کجت لوای قامت
10. خم ساخته، تیغ جوهران را
11. بسته ست نگاهت از کسادی
12. بازارچۀ ستمگران را
13. خامش نشود زبان ز شکرت
14. چون خامه، بریده حنجران را
15. هر پارۂ دل ز تاب مهرت
16. اخگر شده، سینه مجمران را
17. چون گل، زده چاک فرقت تو
18. جیب و بغل سمن بران را
19. صهبای حیات بخشد از نطق
20. یاقوت تو روح سروران را
21. یاد مژۀ جگر فشارت
22. چنگال شکسته اژدران را
23. دست از دامان کبریایت
24. افتاده قصير، قیصران را
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده