حزین لاهیجی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 105

1. اگر بیند ز قدّت مصرع برجسته مضمون را

2. چمن پیرا، کند از باغ بیرون سرو موزون را

3. نمکدانی بود چون داغ من چشم غزالانش

4. به شور آورد تا صحرانورد ناله، هامون را

5. از آن، گل سینه چاک انداخت خود را در گریبانش

6. که سازد پرده پوش عیب خود آن جامه گلگون را

7. به صحرا هم بود، در شهر بند جلوۀ لیلی

8. سواد چشم آهو، تازه سازد داغ مجنون را

9. در آغوشی سهی سرو است، خاکسترنشین قمری

10. بدل کردن نباشد جامه هرگز، بخت وارون را

11. سرشک از دیده ام پیوسته، سیل گریه می شوید

12. به خون ناشسته هرگز هیچ کس جز اشک من، خون را

13. حزین از لب اگر بردارد آهت مهر خاموشی

14. به آسانی توان از پیش دل برداشت گردون را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مگر خواهد گشادن باغ شاخ ارغوان را خون
* که نرگس تشت زر بر دست و گلبن نیشتر دارد
شعر کامل
سلمان ساوجی
* گلی دیدم نچیدم بامدادش
* دریغا چون شب آمد برد بادش
شعر کامل
نظامی
* می و ساقی چه باشد نیست جز حق
* خدا داند که این عشق از چه باب است
شعر کامل
مولوی