غزل شمارۀ 204
1. در خاطر خدنگ قضا هر نهان که هست
2. کرد آن چنان نگاه تو خاطرنشان که هست
3. یا رب چه آفتی تو که دارد به صد زبان
4. داد از دل تو، هر دل نامهربان که هست
5. جان رفت و سرگرانی نازت چنان که بود
6. دل خون شد و غرور نگاهم همان که هست
7. انجام کار عشق ز آغاز به نشد
8. بود این چنین به ما نگهت سرگران که هست
9. دستانسرای خامۀ جان پرورت حزین
10. سنجد حديث شوق به هر داستان که هست
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده