غزل شمارۀ 295
1. از مزرع آمال چه امّید برآید
2. نخلی که در آن ریشه کند، بید برآید
3. نه جلوۀ برقی، نه هواداری ابری
4. بی برگ گیاهم به چه امّید برآید
5. بی فیض تر از میکدۀ ماہ صیامم
6. تا از افق جام، مه عید برآید
7. گر جام کند جلوه گری در کف ساقی
8. بانگ طرب از دخمۀ جمشید برآید
9. دارد سخنی در گره گوشۀ ابرو
10. مقصود از این بیت به تعقید برآید
11. ساغر چو زند، شیشۀ گردون شکند می
12. ساقی چو شود، جام به جمشید برآید
13. ما راست حزین، سرو ریاض دل حیران
14. آزاده جوانی که به تجرید برآید
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده